پرسونال برندیینگ چیست؟ سیر تا پیاز ساخت برند شخصی

برند سازی شخصی - پرسونال برندینگ| دکتر سیف| دکتر حامد سیف

برند سازی شخصی - پرسونال برندینگ چگونه است؟ | دکتر سیف| دکتر حامد سیف


امتیاز ما
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 5]
برند سازی شخصی - پرسونال برندینگ| دکتر سیف| دکتر حامد سیف

برند سازی شخصی – پرسونال برندینگ چگونه است؟ | دکتر سیف| دکتر حامد سیف

احتمالا این روزها درباره برند شخصی یا پرسونال برندینگ  (Personal branding) مطالبی شنیده اید. با گسترش ارتباطات و بالاتر رفتن رقابت میان متخصصان و افرادی که به صورت انفرادی خدمتی انجام می دهند ضرورت تمرکز و داشتن یک برند شخصی حرفه ای، بیش از پیش شده است.

به نظر شما ثروتمند ترین فرد دنیا چگونه به این جایگاه رسید؟
بله ایلان ماسک با استفاده از برند شخصی خود راه ۵۰ ساله سایر میلیاردرها را در سه سال پیمود!

فهرست مطالب این نوشته (قابل کلیک کردن)

برند شخصی چیست؟

به عبارتی برند شخصی یکی از ابزارهای بازاریابی شخصی است که به هدف ایجاد یک تصویر و حس مناسب و تجاری در ذهن مخاطبان آن برند شخصی استفاده می شود. همین الان هم همه ی افراد یک هویت شخصی دارند اما ممکن است آن را نشناسند و یا آنقدر عمومی و متداول باشد که ویژگی مهم تمایز در آن وجود نداشته باشد. اما هدف در پرسونال برندینگ تلاش برای ایجاد یک تصویر قدرتمند، شفاف، جذاب و در عین حال قابل رویت برای دیگران و به خصوص مخاطبان هدف ماست.

این که بر قابل رویت بودن تاکید می شود به این علت است که افراد زیادی وجود دارند که خصوصیات متمایزی برای برند شدند دارند اما چون برای عرضه و نمایش آن اقدامی نمی کنند بنابراین تبدیل به یک برند نمی شوند. حتما شما افرادی رو می شناسید که بسیار متخصص هستند اما همزمان افرادی با تخصص بسیار کمتر بسیار شناخته شده تر هستند چرا که مهارت های پرسونال برندینگ را کسب کرده اند.

چه افرادی به برند شخصی نیاز دارند؟

تقریبا می توان گفت همه ی افراد! چرا که هر فردی در هر سطحی مخاطبانی دارد که قصد جذب آنها و تاثیر گذاری بر روی آنها دارد. از یک اینفلوئنسر با مخطبان چند ده میلیونی تا یک کارمند در محیط کار و یک مادر خانه دار در خانواده. اما طبیعتا برند شخصی حرفه ای برای این افراد درجه اهمیت بالاتری دارد:

  • مشاورین حرفه ای
  • وکلا
  • پزشکان
  • اینفلوئنسرها
  • طراحان
  • آرشیتکت ها
  • هنرمندان
  • مدرسین
  • کوچ ها

برندسازی شخصی از این جهت اهمیت دارد که استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای جذب مخاطب و به دست آوردن درآمد به یک روال طبیعی تبدیل شده است. در مطالب قبلی در مورد اینفلوئنسر کیست و در چه زمینه هایی می توان فعالیت کرد صحبت کردیم که برند شخصی می‌تواند مهمترین ابزار این افراد برای کسب درآمد باشد. اما چرا ما به یک برند شخصی احتیاج داریم؟

نشان دهید که می دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنید و به سوالات مخاطبانتان به طور کامل پاسخ دهید.

نشان دهید که از اعتماد و اطمینان کامل به خود، برخوردارید. ممکن است دیدگاه های منتقدانه و مخالف زیادی بر علیه شما وجود داشته باشد. آنچه مهم است آنست که نسبت به بازخوردها دید باز و مثبتی داشته باشید. از افراد به دلیل درج دیدگاه هایشان تشکر کنید، و اگر صحبت آنها درست و منطقی بود فکر کنید چه کار باید انجام دهید تا در دفعات بعد عملکرد بهتری داشته باشید.

فرصت بیشتری گیر شما می‌آید، شاید اگر چند سال پیش نام صاحبان کسب و کار را از شما می پرسیدند افراد کمی را معرفی می کردید، اما امروزه صاحبان کسب و کار دریافته اند برای رشد کسب و کار خود نیاز دارند برند شخصی خود را نیز پروش و ارتقا دهند، چرا که فرهنگ ایرانیان، یک فرهنگ شفاهی است، و ترجیح می دهد با انسان ها تعامل و اعتماد کند تا با هویت های غیر انسانی.

نمونه برند شخصی

برای مثال درباره برند شخصی با شنیدن نام این افراد چه حسی، نشانه هایی، افکاری به ذهن شما رسوخ می کند؟

  • الکس فرگوسن
  • علی دایی
  • دونالد ترامپ
  • استیو جابز
  • مارک زاکر برگ
  • ایلان ماسک
  • عادل فردوسی پور
    آیا اگر این افراد روی برند شخص خود کار نکرده بودند می توانستند تا این حد متفاوت عمل کنند؟

مراحل برندسازی شخصی

مدل برند سازی شخصی - مدل پرسونال برندینگ

با چه مدلی برند شخصی خود را بسازیم؟ | دکتر سیف | دکتر حامد سیف | بیزنس کوچ، مشاور کسب و کار

شناخت خودمان و توانایی‌ها و نقاط قوت و نقاط ضعف‌مان
کشف و شناخت محیط (مخاطبان، مشتریان، رقبا، جایگاه‌سازی)
تعریف برند و مشخص کردن هویت برند
ارتباط با مخاطب و به طور عام‌تر: برنامه ریزی برای ارتباطات برند
حفظ و نگهداری برند

فقط به این نکته توجه داشته باشید که نمی‌توان گفت همیشه مراحل برندسازی دقیقاً به این شکل هستند. مثلاً بسیاری از سلبریتی‌ها ابتدا به شهرت می‌رسند و جامعه‌ی مخاطب خود را به دست می‌آورند، سپس در مواجهه با مشکلات و چالش‌ها به نتیجه می‌رسند که باید برای خودشناسی وقت بیشتری بگذارند و هویت برند شخصی خود را دقیق‌تر تعریف کنند.

کسی که یک برند شخصی قدرتمند خلق کرده و می‌خواهد برای حفظ آن بکوشد، بارها در این مسیر عقب و جلو خواهد رفت و این حلقه را تکرار خواهد کرد.

ساخت برند شخصی

زبان بدن خود را تقویت کنید.

اصولا یکی از دلایلی که باعث می شود دیگران متوجه عدم کنترل ما به موقعیت بشوند عدم توانایی ما در ارایه زبان بدن صحیح است. زبان بدن هرچند به صورت ناخودآگاه به عنوان علایم ارتباطی غیر کلامی از شما بروز داده می شود اما با تمرین و کنترل قادر خواهید بود تا میزان زیادی شرایط را به نفع خودتان تغییر دهید. حالت ایستادن، نشستن و حرکت دادن دستها و ارتباطات چشمی شما می تواند نشانه اعتماد به نفس و کنترل شما به موضوع باشد و مهمتر اینکه زمانی که مهارتهای حرفه ای زبان بدن را آموختید اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و می دانید که در هر شرایطی قادر به کنترل بدنتان هستید.

درست صحبت کردن و اصول مذاکره را بیاموزید.

یکی از عمده تفاوت هایی که میان افرادی با مهارتهای بالا ولی ناشناس و افرادی با مهارتهای بالا ولی شناخته شده و معروف که دارای برند شخصی قدرتمند هستند توانایی افراد مشهور در سخن گفتن و ارایه است. یادگیری تکنیک های مذاکره و صحبت کردن درست در هر شرایطی می تواند یک اعتماد به نفس همیشگی و واقعی به شما بدهد. این که بدانید در برخورد با هر فردی چطور باید سخن گفته و مواضع خود را بیان کنید می تواند باعث ایجاد اعتماد به نفس در شما گردد. اگر واقعا مهارتهای خوبی دارید باید بتوانید در مذاکره های روزمره با افرادی که نیازمند مهارتهای شما هستند معرفی درستی از خود داشته و موقعیت های بهتر و قراردادهای بهتر را به دست آورید. برای کسب این مهارتها راهکارهایی وجود دارد از جمله گوش دادن به سخنرانی سخنرانان حرفه ای و همینطور گذراندن دوره های اصول مذاکره و یا مطالعه کتابهای مرتبط و همینطور ضبط کردن صدای خودتان و سپس گوش دادن به آن، همه اینها به مرور مهارتهای شما را در مذاکره افزایش داده و نهایتا باعث افزایش اعتماد به نفس برای ساختن یک برند شخصی قدرتمند خواهد شد.

لباس مناسب بپوشید.

مطابق تحقیقات بسیار زیادی که در مراکز علمی معتبر جهان صورت گرفته همه ما در تقابل افراد جدید در یک دقیقه اول پس از دیدن آنها تا حدودی تصمیم می گیریم که آیا مایل به برقراری ارتباط با وی هستیم یا خیر، و باید دقت کنیم که این تصمیم حتی با وجود عدم برقراری ارتباط کلامی رخ می دهد. بنابراین این که چطور لباس پوشیده ایم بسیار اهمیت دارد. سعی کنید همیشه لباس مناسب با محیطی که وارد آن می شوید را به تن کنید. وقتی مطمئن باشید که خوب به نظر می رسید مسلما اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت. لباس برازنده و مناسب با شرایطی که قرار است در آن باشید و شخصیتی که قرار است ارایه دهید می تواند قبل از سخن گفتن شما تاثیر مناسبی بر طرف مقابل گذاشته و باعث تثبیت برند شخصی شما و افزایش اعتماد به نفستان گردد.

چیزی که واقعا هستید باشید.

نیاز نیست خودتان را بیشتر از آنچه که هستید نشان دهید. صداقت همیشه باعث اعتماد به نفس می شود. بهترین سیاست در کار و تجارت صداقت است. یکی از عواملی که باعث کاهش اعتماد به نفس می شود صحبت کردن راجع به کارهایی است که واقعا توانایی انجام آنرا ندارید. بنابراین سعی کنید توانمندی های واقعی خود را نشان دهید و از توانایی های خود مطمئن باشید.

مثبت فکر کنید.

طرز فکر شما شرایط شما را می سازد. مثبت اندیشی باعث توسعه ذهن و فکر شما می شود اگر فکر کنید که دیگران نظر منفی راجع به شما دارند این موضوع حتما در رفتار و ذهن شما تاثیر منفی خواهد گذاشت و مستقیما باعث کاهش اعتماد به نفس شما می شود. بنابراین سعی کنید مثبت اندیش باشید. افراد مثبت اندیش همیشه توانایی ساختن قوی ترین برندهای شخصی را دارند و اگر در زندگی و گذشته صد انسان موفق جهان جستجو کنید می بینید که همه آنها حتی در بدترین شرایط زندگی خود مثبت اندیش بوده اند. این یک راز آشکار و کلید بارز برندسازی شخصی و موفقیت است.

آماده شوید و به پیش بروید.

همانطور که قبلا ذکر کردم یکی از دلایل عدم اعتماد به نفس و عدم توانایی در ارایه مطلوب، عدم اعتماد خود ما به تواناییهایمان است. اگر در ذهن خود احساس کنیم که قادر به انجام آنچه می خواهیم بگوییم نیستیم و یا مهارت کافی در زمینه ای که صحبت می کنیم نداریم مطمئنا اعتماد به نفسمان کاهش پیدا می کند. بنابراین سعی کنید قبل از ارایه و ورود به میدان رقابت خودتان را به خوبی آماده کنید. در زمینه کاری و حرفه ای خود هر روز چیز جدیدی بیاموزید و مطمئن شوید به اندازه کافی و حتی بیشتر خوب هستید. از روزمرگی فاصله بگیرید و اطمینان حاصل کنید که امروز بهتر از دیروز هستید. در این شرایط به صورت خودکار اعتماد به نفس به سراغ شما خواهد آمد و شما در حال ایجاد یک برند شخصی از خود هستید.

تعریف برند شخصی

تعریف برندسازی شخصی
در میان نخستین کسانی که بحث پرسونال برندینگ را مطرح کرده‌اند، چنین چیزی رایج نبوده که پرسونال برندینگ را «تعریف» کنند. آن‌ها از روش برندسازی شخصی و دستاوردهای این کار صحبت کرده‌اند و این دیگران بوده‌اند که کوشیده‌اند بر اساس متن‌های اولیه، تعریفی را استخراج کنند.

بر اساس آن‌چه تام پیترز و پیتر مونتویا در مقاله و کتاب خود بیان کرده‌اند، برندسازی شخصی را به صورت زیر تعریف می‌کند و از این به بعد، هر جا از پرسونال برندینگ استفاده می‌کند، تعریف زیر را در نظر می‌گیرد:

برندسازی شخصی یک فرایند استراتژیک و آگاهانه است که هدف آن، نظارت و کنترل تصویری است که دیگران از ما دارند.

این تصویر قرار است ویژگی‌های ما و مزیت‌های ما را – در مقایسه با کسانی که خدمات مشابه ما را ارائه می‌کنند – ترسیم کند و به دیگران بگوید که چه چارچوب‌ها و اصولی، بر رفتار و تصمیم‌گیری‌های ما حاکم است.

دیگران در نهایت بر اساس این تصویر، قضاوت می‌کنند که رابطه با ما، چه ارزشی برای آنها ایجاد می‌کند.

برندسازی صحیح باید بتواند هزینه‌ی تعامل با دنیا را برای طی کردن مسیر شغلی‌مان کاهش دهد.

در این تعریف چند کلمه و عبارت کلیدی وجود دارد که لازم است به آن‌ها توجه داشته باشیم:

برندسازی شخصی یک فرایند است و نه یه پروژه

برندسازی شخصی، آغاز و پایان ندارد. نمی‌توانید از امروز آن را آغاز کنید و یک سال دیگر بگویید دیگر برند من ساخته شده و من هیچ کاری ندارم. می‌توانم بشینم و نان برندم را بخورم. شما همواره درگیرِ فرایند برندسازی باقی خواهید ماند. شاید در هر مقطع، فعالیت‌های متفاوتی انجام دهید و دغدغه‌هایتان تغیر کند، اما در نهایت، همواره درگیر فرایند برندسازی باقی خواهید ماند.

برندسازی شخصی یک مجموعه اقدام استراتژیک است

وقتی می‌گوییم استراتژیک، یعنی نباید برندسازی را به عنوان یک تاکتیک مقطعی در نظر بگیرید. برندسازی یک پروژه‌ی تبلیغاتی نیست که امروز آن را راه بیندازید و فردا نتیجه بگیرید.

شما باید بخشی از منابع خود را برای همیشه به برندسازی اختصاص دهید و اثر هر یک از اقدام‌های خود را روی برندتان بسنجید و با تلاش مستمر، به تدریج در بلندمدت برند خود را بسازید و سپس از آن محافظت و مراقبت کنید.

برندسازی زودبازده نیست.

در برندسازی شخصی روی تصویری که در ذهن دیگران می‌سازید کار می‌کنید

این تقریباً همان چیزی است که در تعریف برند هم مطرح کردیم. وجه مشترکِ غالبِ تعریف‌های موجود از برند این است که شما در برندسازی، درگیرِ تصویر ذهنی مخاطب هستید.

شما با تک‌تک پیام‌ها و اقدام‌ها و پاسخ‌ها و موضع‌گیری‌های خود می‌کوشید تصویر مطلوب خود را در ذهن مخاطب شکل دهید.

وقتی دیگران در غیاب شما می‌نشینند و از شما حرف می‌زنند، وجه مشترک حرف‌ها و قضاوت‌هایشان را می‌توان اصل و اساس و عصاره برند شما دانست.

برندسازی یعنی تمایز و مزیت رقابتی

فرض کنیم شما در حوزه‌ی خود، هیچ رقیب و جایگزینی ندارید و مردم ناگزیرند که به شما مراجعه کنند. در چنین شرایطی، برندسازی کاربرد چندانی برایتان نخواهد داشت.

برندسازی شخصی (درست مثل برندسازی محصول) در فضای رقابت معنا پیدا می‌کند. وقتی رقابت جدی می‌شود و افراد دیگری هم وارد میدان می‌شوند که خدمات مشابه شما را ارائه می‌کنند، برندسازی می‌تواند به کمک‌تان بیاید و تمایز شما را در ذهن مخاطب ترسیم و تثبیت کند.

دقیقاً مشابه برندسازی محصول، گاهی اوقات شما تمایز را «القا» می‌کنید؛ یعنی تمایز واقعی وجود ندارد و شما با انواع تکنیک‌ها و ترفندها، خود را متمایز جلوه می‌دهید.

اما چنین روشی نمی‌تواند در بلندمدت موفق باشد.

منطقی‌تر و پایدارتر این است که شما واقعاً روی نقاط تمایز و مزیت رقابتی خود کار کرده و آن‌ها را تقویت کنید و سپس بکوشید مخاطب را از این تمایزها «مطلع» کنید.

حرف اصلی در برندسازی شخصی، ایجاد ارزش است

ما به اندازه‌ی کافی در سایت دکتر سیف درباره‌ی ارزش و ارزش آفرینی صحبت کرده‌ایم و قصد نداریم آن نکات را در این‌جا تکرار کنیم. اما لازم است بر این نکته‌ی کلیدی تأکید کنیم که هر شکلی از برند باید ارزش‌آفرین باشد. مردم شما را این‌گونه به خاطر می‌سپارند که:

این برند برای من چه دارد؟
چرا باید بخشی از ذهن خود را به این برند اختصاص دهم؟
این برند چه ارزشی را برای من ایجاد می‌کند که برندهای دیگر از ایجاد و خلق آن ارزش‌ ناتوانند؟
اگر «خلق ارزش» را از برندسازی شخصی حذف کنیم، چیزی که باقی می‌ماند بیشتر از جنس «شهرت» است تا «برند».

ما افراد بسیاری را «می‌شناسیم». یعنی نام‌شان را شنیده‌ایم و ویژگی‌هایشان را می‌دانیم، اما در ذهن خود با آن‌ها یک «رابطه» نمی‌سازیم. رابطه وقتی شکل می‌گیرد که برند بتواند چیزی برای عرضه داشته باشد.

برندسازی باید بتواند در خدمت مسیر شغلی باشد

چرا یک بازیگر باید برای توسعه‌ی برند شخصی خود تلاش کند؟ آیا او محتاج کف زدن‌ها و سوت‌زدن‌های هواداران خود است؟ نه. بازیگر کف‌ها و سوت‌ها و فالوئرها را برای این می‌خواهد که کارگردان‌ها به سمت او بیایند و نقش‌های بیشتری روی میزش قرار دهند.

چرا یک حسابدار باید برای توسعه برند شخصی خود تلاش کند؟ جز این‌که میل دارد پروژه‌های بیشتر و بهتری به او پیشنهاد شود و یک سر و گردن بالاتر از سایر حسابدارها قرار گیرد و بهتر دیده شود؟

چرا یک مشاور مدیریت باید برای برندسازی شخصی تلاش کند؟ قاعدتاً برای این‌که به یک گزینه‌‌ی مطلوب برای کارفرما تبدیل شود و به زبان ساده و خودمانی، «خواستنی‌تر» باشد.

چرا یک سیاستمدار باید برای برند شخصی خود تلاش کند؟ جز این‌که می‌خواهد برند شخصی به او کمک کند تا پله‌های قدرت را سریع‌تر و ساده‌تر طی کرده و به جایگاه‌های بالاتر دست پیدا کند؟

البته ممکن است بگویید بعضی انسان‌ها برند شخصی را برای «خوش‌نامی» می‌خواهند. مثلاً ممکن است نویسنده‌ای در یک مهمانی شرکت نکند و بگوید «این برای برند من خوب نیست.» و هیچ دغدغه‌ی مالی و شغلی هم نداشته باشد.

می‌توان برندسازی شخصی را به شکلی گسترده تعریف کرد که چنین مواردی را هم پوشش دهد. ایرادی هم در این کار نیست (ما مجازیم هر مفهومی را به هر شکلی که می‌پسندیم و مناسب می‌دانیم تعریف کنیم. فقط باید به تعریف خود وفادار بمانیم).

برای طراحی و کشف برند شخصی خود می توانید از خدمات کوچینگ و مشاوره دکتر حامد سیف کمک بگیرید.

امتیاز ما
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 5]

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!